امروز ﮔﯿﺎهخواری در همه دنیا طرفدارانی دارد و در بعضی ﮐﺸورﻫﺎ نیز دارای ریشههای تاریخی و ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ هم ﻣﺎﻧﻨﺪ دیگر ﺍﺩﯾﺎﻥ ﺍﻟﻬﯽ، ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﺮ ﻧﻮﻉ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﺑﻪویژه ﺗﻐﺬﯾﻪ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ، ﮔﯿﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻋﻈﻤﺖ ﺧﺎﺻﯽ ﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩ ﻩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﺁنها ﺳﻮﮔﻨﺪ میخورد و بهعلاوه در جای جای قرآن، ﮔﯿﺎﻫﺎنی را ﺑﻪﻋﻨﻮانﻏﺬای ﺑﻬﺸﺘﯽ ﯾﺎ ﻏﺬای ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻣﯽکند.
مصرف مداوم سبزیجات و انواع میوهها که در رژیم غذایی گیاهخواری شایع است، برای سلامتی بسیار سودمند است. علت آن هم به وجود انواع ویتامینها، مواد معدنی، مواد ضد سرطان گیاهی و فیبرهای گیاهی برمیگردد.
علی جمعی و خانوادهاش از جمله افرادی هستند که به فواید این رژیم غذایی پی برده و در کنار اداره رستوران غذاهای گیاهی خود، به این سبک زندگی روی آوردهاند. با حضور د ر این رستوران و در جمع خانواده صمیمی آنها، دلایلشان را برای روآورد ن به این شیوه از زند گی جویا شد هایم که در پی میآید.
علی جمعی میگوید: در ایرانِ ما، گیاهخواری ریشه فرهنگی دارد. در فرهنگ قدیمیها هر خانواده اول زمستان گوسفندی را ذبح میکرد و همگی تا آخر سال از همان گوشت استفاده میکردند که نشان میدهد خوردن گوشت، اولویت غذایی مردم نبوده است. بسیاری از بزرگان ادب و علم و عرفان ما در طول تاریخ گیاهخوار بودهاند. در بسیاری از ادیان باستانی نیز، مردم چند روز در ماه از خوردن گوشت خودداری میکردهاند.
جمعی با بیان اینکه ما بهعنوان تنها رستوران غذاهای گیاهی صِرف در خاورمیانه، از این سبک پیروی میکنیم، اظهار میدارد: اهداف ما از نظر زیستمحیطی و کمک به سالمسازی محیط، تغذیه و سلامت و بهداشت انسانها خیلی گسترده است.
این سبک تغذیه فقط شیوهای غذایی نیست، بلکه یک سبک از زندگی اخلاقی است. دستهای از افراد گیاهخوار، چرم و خز و ابریشم استفاده نمیکنند. از مواد شوینده، آرایشی و بهداشتی که روی حیوانات امتحان میشود، استفاده نمیکنند.
از اسپریها و موادی که برای محیطزیست مضر است، استفاده نمیکنند و از صابونهایی استفاده میکنند که از چربی حیوانی نباشد و درکل از مصرف هرآنچه برای محیطزیست و حیوانات، مضر و آسیبزا باشد، پرهیز میکنند.
امروز برخلاف گذشته نهچندان دور، فرهنگ غذایی خیلی بدی بهویژه در مشهد ایجاد شده و بهطور کنترلنشدنی گوشت میخوریم. اصرار داریم در همه وعدههای غذاییمان گوشت باشد، آنهم به مقدار زیاد که واقعا برای سلامتی آسیبزاست؛ اگر گوشت نباشد، انگار غذا نخوردهایم. باید با یک فرهنگسازی جدی، با مضرات این شیوه زندگی آشنا شویم.
ما با طبیعت هم، خیلی بد رفتار میکنیم. این همه پلاستیکی که ما تولید و در طبیعت رها میکنیم و موجب آسیب جدی به محیطزیست میشویم، فرهنگسازی جدی را میطلبد و ما به سهم خودمان در جلساتی کارشناسی در همین رستوران، این فرهنگسازی را آغاز کردهایم. با کارهایی از قبیل توزیع محصولاتی مانند محصولات سبز، کیسههای پارچهای و... هم که سعی میکنیم در برنامه خود بگنجانیم، هدفمان را که آشتی دادن مردم با طبیعت است، تقویت میکنیم.
راهاندازی این رستوران توجیه اقتصادی چندانی ندارد، ولی ما سعی میکنیم در رابطه با آلودگیها، زبالهها تاثیر مثبت بگذاریم
پریان جمعی، دختر خانواده نیز در ادامه، درباره سبک زندگیشان به خبرنگار ما میگوید: درواقع میشود گفت روشی که ما پیش گرفتهایم، یک رژیم غذایی نیست؛ یکجور سبک زندگی است که خیلی چیزها را توصیه و ترویج میکند.
درکل یک زندگی سالم با استفاده از دوچرخه و وسایل حملونقل عمومی، استفاده از مواد ارگانیک، سبز زیستن و درکل ارگانیکتر و سالمتر را توصیه میکند.
ما در رستوران، جلساتی داریم و ماهی یکبار از علاقهمندان محیطزیست دعوت و صحبتهای متفاوتی میکنیم و درباره زندگی مدرن، کشاورزی مدرن و هرچه مرتبط با سلامت ماست یا آن را به خطر انداخته است، بحث میکنیم.
تا الان هم این جلسات تا حدودی مفید بوده، حداقل در این مدت سهچهارسالی که ما خودمان حضور داریم، دیدها درباره این قضیه مثبتتر شده است و مردم درباره سلامتیشان خیلی بیشتر از قبل پیگیر هستند و با توجه به اینکه بیماریها هم خیلی زیادتر و عجیبتر و گستردهتر شده، مطالعه بیشتری میکنند.
وی با اشاره به اینکه همه اعضای خانواده «جمعی» و تعدادی از اقوام هم این سبک را در زندگی پیش گرفتهاند، میافزاید: هرچند راهاندازی این رستوران ممکن است توجیه اقتصادی چندانی نداشته باشد، ما از همین طریق سعی میکنیم در رابطه با آلودگیها، زبالهها و کمبود آب که گیاهخواری بهطورمستقیم روی همه اینها میتواند تاثیر بگذارد و اینکه چطور میتواند بر بهبود کشاورزی، آلودگی هوا و. تاثیر مستقیم داشته باشد، تاثیرات مثبتی روی بقیه بگذاریم.
بیشتر از ۷۵ درصد کشاورزی ما معمولا صرف تغذیه دام میشود و به ازای هر ۱۲ واحد غذایی گیاهی، یک واحد گوشتی آنهم اگر قابل استفاده باشد، بهدست میآید. چون بازده در طبیعت ۱۰۰ درصد نیست، شما نمیتوانید با دادن یک کیلو یونجه به گاو، یک کیلو گوشت برداشت کنید.
با توجه به این مصرف زیادِ چندهزار راس دام که هر انسان در طول زندگیاش ممکن است استفاده کند، خسارت خیلی زیادی به منابع خود در زمینه کشاورزی و مراتع میزنیم و با توجه به اینکه ۹۰ درصد آب آشامیدنی و تصفیهشدنی ما برای کشاورزی استفاده میشود و مقدار خیلی زیاد آن در کشاورزی هدر میرود، هرچقدر هم کشاورزی مدرن باشد، هدررفت از طریق تبخیر و خاک و آلودگیهای مربوط زیاد است.
وقتی قرار باشد هزاران دام براساس کشاورزی سیر شوند، در حالیکه ۷۵ درصد کشاورزی ما برای دام بوده و حاصل و بازده آن یک به ۱۲ است، اگر انسانها گیاهخواری را نه ۱۰۰ درصد که بیشتر درپیش بگیرند، خیلی کمتر از این میزان نیاز زراعی خواهیم داشت.
حتی در رابطه با حقوق بشر و مسئله گرسنگی در جهان، این پیشنهاد داده شده که اگر همگی یا قسمت زیادی از انسانها بتوانند گیاهخوار شوند، کمکی جدی در راستای زدودن فقر و گرسنگی جهانی خواهد بود.
او درباره نیاز بدن انسان به پروتئین حیوانی هم توضیح میدهد: با توجه به سنتهای خود که اعتقاد داریم گوشت قوت میآورد، این فرهنگ برای ما جاافتاده است، ولی درحقیقت از نظر میزان پروتئین، گیاهخواری کمبودی ایجاد نمیکند.
پروتئین طوری است که قسمتهای زیادی از آن را بدن ما میتواند بسازد، اما مسئله اصلی درباره آن، اسیدآمینههاست که بدن ما تعداد زیادی از آنها را میتواند بسازد، اما یکسری اسیدآمینه هست به اسم اسیدآمینه ضروری که بدن ما قادر به تولید آنها نیست.
درواقع تعدادشان ۱۰ تاست. اینکه گوشت قرمز همه این ۱۰ تا را داراست، قطعی است، ولی دلیل نمیشود که گیاهان، آنها را نداشته باشند. در رژیم گیاهخواری اگر شرط تنوع وجود داشته باشد، به هیچوجه کمبود پروتئین و اسیدهای ضروری اتفاق نمیافتد. اگر قرار بود این اتفاق بیفتد، گیاهخواران بعد از چندسال بیماریهای بسیار نادری پیدا میکردند.
این رژیم بر پیشگیری و درمان سرطانها، بیماریهای قلبی، صفراوی، روحی و روانی، کلسترول و فشار خون، نقرس، اماس، بیماریهای پوست و مو، مفاصل و روماتیسم، پوکی استخوان و کبد چرب هم بسیار موثر است.
وی اضافه میکند: باید درباره سلامت گیاهان احتیاط کرد، اما ضرر گیاه ناسالم، از گوشت ناسالم کمتر است. به همان دلیل که ۱۲ واحد گیاه با یک واحد گوشت برابر میشود، درواقع این سموم به طور تصاعدی در بدن حیوان ذخیره میشود. البته درحال حاضر در زمینه سلامت گیاهان با تولید محصولات ارگانیک بیشتر کار میشود. فروشگاههایی در سطح شهر هست که محصولات کاملا ارگانیک توزیع میکنند.
در ادامه فاطمه اورلی (معروف به خانم فراز)، سرآشپز رستوران، نیز به شهرآرامحله میگوید: با اینکه این رستوران توجیه اقتصادی چندانی برایمان ندارد، علاقه و عشق به این کار، ما را سرپا نگهداشته است.
نکات مثبتی که این کار برای ما داشته، زیاد است؛ کسانی که بیماری داشتهاند، با این رژیم بیماریشان رفع شده. کسانی هم تحتتاثیر این سبک زندگی، در زمینه محیطزیست پیگیریها و کارهایی انجام دادهاند که درخور تقدیر است. از این نظر برای ما خیلی ارزش دارد.
وی تاکید میکند: همیشه تلاش کردهایم موادغذایی که مصرف میکنیم، تولید داخل، تازه و بهترین باشد؛ از تیبگها استفاده نمیکنیم و سعی میکنیم همهچیز طبیعیتر باشد و اطلاعات اندکی هم درباره خواص دمنوشها و طب سنتی به مراجعانمان میدهیم.
وی میگوید: ما در رستوران، وسایل بازی و مطالعه هم درنظر گرفتهایم و مشتریها تا آماده شدن غذایشان به این کار مفید میپردازند تا شاید در افزایش سرانه مطالعه ایرانیها که ۲ دقیقه در سال است، کمکی بکند.
فراز در پایان یادآوری میکند: وقتی میهمان داریم، همین رژیممان را در پختوپز رعایت میکنیم. وقتی هم که به میهمانی میرویم، ضمن اینکه از قبل خودمان را آماده میکنیم، از برنج و سالاد و میوهها میتوانیم استفاده کنیم و اگر روددربایستی نداشته باشیم، خورشتمان را برمیداریم و با برنج صاحبخانه میخوریم.
* این گزارش چهارشنبه، یک مهر ۹۴ در شماره ۱۶۵ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.